کتابگردی

کتاب‌ها را از دسترس مردم دور کنید

به گزارش هیرکان هنر به نقل از ایرنا، کتاب باید برای همه قابل دسترس باشد و همه بتوانند آن را بخوانند، اما نه آنقدر که بر اثر آشناپنداری افراطی، ارزش و جایگاه آن به خطر بیافتد. وقتی اثری بیش از حد در دسترس روزمرگی‌ها قرار بگیرد، همه فکر کنند که کالای عادی و بی‌ارزشی است و نیازی نیست برای آن تلاش شود.

این روزها همه تاکید می‌کنند برای ترویج کتاب‌خوانی، کتاب در معرض دید همگان قرار بگیرد و برای همه قابل دسترس باشد. باید توجه داشت، این مساله دو روی سکه و دو لبه تیغ است؛ زیرا در دسترس بودن و قابل استفاده بودن کتاب خوب است، اما مشکلی که به وجود می‌آید آشناپنداری است. مساله‌ای که باعث می شود انسان‌ها حساست خود را نسبت به کتاب از دست بدهند و فکر کنند آن کتاب را می‌شناسند و به این دلیل که می‌شناسند رغبتی برای خواندن آن پیدانکنند. از آنجایی که ذهن آدمی فریبکاری‌های مختلفی در درون خود دارد، ممکن است ذهن فریب بخورد و به سمت کتاب پیش نرود.

خواندن کتاب‌های بی‌کیفیت ممکن است باکیفیت‌خوانی را از ذهن‌ها ببرد و ذائقه خواندن کم‌بنیه بشود

رویکرد این مطلب ممکن است خلاف جهت جریان رود باشد، اما مهم است «کتاب‌ها را از دسترس مردم دور کنید» و از بیش از حد در انظار و جلوی چشم مردم بودن این کالای فرهنگی جلوگیری بشود. اگر در راسته انقلاب قدم بزنید یا به کتاب‌فروشی و مکان‌های فرهنگی دیگر سربزنید، می‌بینید که میزی یا زیراندازی برای کتاب چیده شده است و سلسله کتاب‌هایی که ممکن است کیفیت لازم را نداشته باشند، به اسم کتاب‌فروشی مانند روان‌شناسی زرد، روان‌شناسی سیاه و کتاب‌های کم محتوا در معرض دید مخاطبان قرار گرفته اند. این مساله ممکن است مشکلات متعددی به همراه داشته باشد اما دو مشکل اساسی‌تر است.

مشکل نخست این است که مردم فکر می‌کنند که کتاب یعنی همین که روی میز می‌بینند، و اگر قرار است کتاب بخوانند باید اینها را بخوانند که سطح مناسبی ندارند و تجربه زیسته آن‌ها از مطالعه کتاب، یک تجربه زیسته سطح پایین می‌شود. در نتیجه کاهش ارتفاع ذائقه‌ای پیدا می‌کنند و جای اینکه آثار غنی و عمیق علمی، ادبی یا فلسفیِ دقیق را بخوانند، کتاب‌هایی که ممکن است کیفیت لازم را نداشته باشند در دسترس آن‌ها قرار می‌گیرد. این خواندن ممکن است باکیفیت‌خوانی را از ذهن‌ها ببرد و ذائقه خواندن کم‌بنیه بشود. مانند زمانی که چلوکباب یا قرمه‌سبزی را در بهترین رستوران‌ها یا غذایی با بهترین پخت رادر خانه میل کنید یا اینکه در جایی با کیفیت پایین غذا بخورید، اگر این تجربه نخست شما از غذا باشد ناخوشایند خواهدبود.

محسن حاجی زین‌العابدینی
جایگاه کتاب باید حفظ شود

مشکل دوم اینکه، مردم وقتی هر روز کتاب‌هایی را در مسیر رفت‌وآمد خودببینند، حساسیت نسبت به کتاب را از دست می‌دهند. تکرار مشاهده کتاب موجب می‌شود انسان‌ها شور و اشتیاق خود را نسبت به کتاب از دست بدهند. در نتیجه در دسترس بودن کتاب و همیشه در زیر دست و پا بودنش امر مناسبی نیست. کتاب و محتوای آن از ابتدا مقدس بوده است. جایگاه کتاب باید حفظ شود تا شور و اشتیاق نسبت به آن در انسان‌ها همواره بجوشد. کتاب
باید در جایگاه مناسب خود قرار بگیرد. طبق پژوهش‌های روان‌شناسی، یکی از فریب‌های همیشگی حافظه این است که نسبت به چیزی که در دسترس باشد و برایش تلاش نکنند هیجان لازم و اشتیاق را نشان نمی‌دهند و این باعث می‌شود که کیفیت خواندن و توجه به مساله کتاب با کاستی مواجه شود.

کتاب باید در جایگاه مناسب خود و برای فکرهای بلند، درست و استوار قرار بگیرد و مورد استفاده باشد

باید به این نکته دقت داشت که اگر قرار است کتاب در دسترس عموم قرار بگیرد باید چهارچوب‌ها و معیارهای مشخصی برای آن رعایت شود؛ نباید کتاب به شکل فله‌ای و بدون ارزش برای همه وجود داشته باشد. کتاب نباید کالایی باشد که همه از کنار آن رد شوند. به خصوص در دست‌فروشی‌ها و حراجی‌های کتاب حتی دیده می‌شود کتاب‌ها را زیرپا له می کنند. افرادی کتاب‌ها را پرت می‌کنند و به کتاب بی‌حرمتی می شود و شور و اشتیاق که باید باشد وجود نخواهدداشت.

ضمن اینکه تاکید می‌کنیم کتاب باید برای همه قابل دسترس باشد و همه بتوانند آن را بخوانند، اما نه آنقدر که برای آن آشناپنداری افراطی و فقدان حساسیت اتفاق بیفتد و همه فکر کنند که این امر عادی و بی‌ارزشی است و نیازی نیست برای آن تلاش شود. برای همین کتاب باید در جایگاه مناسب خود و برای فکرهای بلند، درست و استوار قرار بگیرد و مورد استفاده باشد.

  • عضو هیات علمی گروه علم اطلاعات و دانش‌شناسی دانشگاه شهید بهشتی تهران
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا