سینماسینمای جهان

هالیوود در سوگ یک غول زیبا و متعهد؛ رابرت ردفورد بودن آسان نبود!

با درگذشت رابرت ردفورد جهان یکی از الگوهای هنرمند و انسان واقعی بودن خود را از دست داد و هالیوود در سوگ یک غول زیبا نشست.

به گزارش هیرکان هنر به نقل از خبرگزاری مهر، خبر درگذشت رابرت ردفورد بازیگر و فیلمسازی که برای نقش‌هایش در فیلم‌هایی چون «گتسبی بزرگ» و «همه مردان رئیس جمهور» و همچنین به عنوان یکی از بنیانگذاران جشنواره فیلم ساندنس شناخته می‌شود، در نخستین ساعات بامداد (به وقت محلی) روز پیش، هالیوود و جهان را به تب وتاب انداخت و سایت‌های خبری تا ساعت‌ها به پوشش خبری و به روزرسانی بازتاب درگذشت این چهره محبوب در ۸۹ سالگی اختصاص دادند.

مروری بر اخباری که طی چند ساعت اخیر درباره وی منتشر شده، مروری است بر زندگی و دستاوردهای یک زندگی درخشان…

رابرت ردفورد بودن آسان نیست

رابرت ردفورد ابتدا در فکر بازیگری نبود، اما دنبال کار متفاوتی بود. حرفه متفاوتی می‌خواست و به همین دلیل به ایتالیا نقل مکان کرد. وی که به گفته خودش در خانواده‌ای از طبقه کارگر پایین در شهر ساحلی سانتا مونیکا متولد شده بود، از طریق بورسیه بیسبال به دانشگاه راه یافت. اما بعد تصمیم گرفت به ایتالیا نقل مکان کند، به این امید که بتواند به عنوان یک نقاش پیشرفت کند و بعد در نیویورک به تحصیل هنر پرداخت. اما در نهایت در مدرسه تئاتر ثبت‌نام کرد تا شانس خود را در طراحی تئاتر امتحان کند. در واقع او ابتدا برای بازیگر شدن به آنجا نرفت و بعدها گفت که آن زمان «بازیگری برای من مسخره به نظر می‌رسید». اما او سرانجام متقاعد شد که روی صحنه برود و تا سال ۱۹۵۹، یک بازیگر تمام وقت در برادوی بود و سرانجام در تلویزیون کار پیدا کرد. او اولین بازی سینمایی خود را در سال ۱۹۶۲، در یک فیلم کم‌بودجه به نام «شکار جنگ» انجام داد، اما پنج سال بعد، اولین بار در فیلم «پابرهنه در پارک»، در برابر جین فوندا، توجه‌ها را به خود جلب کرد.

او نقشی را که داستین هافمن در فیلم «فارغ‌التحصیل» ایفا کرد، رد کرد و بعدها در توضیح انتخابش گفت هیچ شباهتی به شخصیت اصلی فیلم نداشت. در عوض، او فیلم «بوچ کسیدی و ساندنس کید» را انتخاب کرد تا یک افسانه هالیوودی متولد شود.

ردفورد که به عنوان فردی بسیار گوشه‌گیر توصیف می‌شد، اوایل دهه ۱۹۷۰ زمینی را در یوتای دورافتاده برای یک خلوت خانوادگی خرید. او به خوبی می‌دانست که ظاهر جذابش یک عامل اصلی توجه به اوست و این را نمی‌خواست. او زمانی به مجله نیویورک گفته بود: مردم آنقدر مشغول ارتباط با ظاهر من بوده‌اند که معجزه است که من به یک خودشیفته بدل نشدم. یک توده پروتوپلاسم!

او بیش از ۲۵ سال با همسر اولش زندگی کرد و سال ۱۹۸۵ از هم جدا شدند. سال ۲۰۰۹، او برای دومین بار ازدواج کرد و همسر دومش هنرمند آلمانی و شریک طولانی مدت زندگی‌اش سیبیل زاگارس است.

ردفورد از جایگاه ستاره بودن خود برای جستجوی پروژه‌های سینمایی چالش‌برانگیز و حمایت از اهداف زیست‌محیطی مانند شورای دفاع از منابع طبیعی و فدراسیون ملی حیات وحش استفاده کرد.

دوستی ابدی با پل نیومن با فیلم «بوچ کسیدی و فیلم ساندنس کید»

بازی این بازیگر ۳۳ ساله در فیلم «بوچ کسیدی و ساندنس کید» محصول ۱۹۶۹ در نقش یک بچه خونسرد، در مقایسه با بوچ پرحرفی که پل نیومن بازیگرش بود، به یکی از بهترین همکاری‌های هالیوود بدل شد. جالب اینجاست که ردفورد پس از اینکه یکی از مدیران اجرایی استودیو گفت؛ «او فقط یک بلوند هالیوودی دیگر است». تقریباً این نقش را از دست داده بود.

استودیو هر کاری از دستش بر می‌آمد انجام داد تا از استخدام ردفورد خودداری کند، تا اینکه نیومن – بازیگر بزرگ و جاافتاده – پا پیش گذاشت و اصرار کرد. این ۲ بازیگر متوجه شدند که عشق مشترکی به نمایش دارند و تا زمان مرگ نیومن در سال ۲۰۰۸ دوستان صمیمی باقی ماندند. ردفورد درباره رابطه‌اش با نیومن گفته بود: ما با هم شوخی می‌کردیم. هر چه شوخی پیچیده‌تر، بهتر.

یک فعال محیط زیستی مشتاق و متعهد

رابرت ردفورد، جدا از فعالیت‌های سینمایی‌اش، یک فعال محیط زیستی مشتاق نیز بود. در سال ۱۹۷۵ اعلام شد که یک نیروگاه در یوتا، جایی که او در آن زمان زندگی می‌کرد، ساخته خواهد شد. ردفورد با توصیف این موضوع به عنوان یک فاجعه بالقوه، از برنامه ۶۰ دقیقه شبکه خبری سی‌بی‌اس نیوز دعوت کرد تا در این ایالت درباره این موضوع بحث کند که منجر به لغو برنامه‌های این نیروگاه شد. او در مصاحبه‌ای در این برنامه گفت: «هر زمان که کسی در مورد کیفیت زندگی که ما قرار است رهبری کنیم ابراز نگرانی کند، ما را طرفدار محیط زیست می‌نامند و اگر چنین باشد، من یک طرفدار محیط زیست هستم». ردفورد در دهه ۱۹۸۰ مؤسسه مدیریت منابع را تأسیس کرد که هدف آن گرد هم آوردن افراد از جناح‌های مختلف برای یافتن سازش‌هایی بود که برای محیط زیست مفید باشد.

در سال ۱۹۸۹، ردفورد سمپوزیوم ساندنس را در مورد تغییرات جهانی آب و هوا سازماندهی کرد و سپس در سال ۲۰۱۵، خطاب به سازمان ملل متحد از آنها خواست که «همین حالا در مورد تغییرات آب و هوایی اقدام کنند». ردفورد همچنین یکی از بنیانگذاران مرکز ردفورد، یک سازمان غیرانتفاعی مستقر در آمریکا که به فیلمسازی با محوریت تأثیرات زیست‌محیطی اختصاص دارد، بود.

هنگام کارگردانی «مردم معمولی» در سال ۱۹۸۰
چه ستاره‌ای بود…

کالین پترسون منتقد بی‌بی‌سی درباره او نوشت: فکر می‌کنم جشنواره ساندنس یکی از چیزهایی خواهد بود که ردفورد به آن افتخار خواهد کرد. سال ۱۹۸۱ بود که او مؤسسه ساندنس را تأسیس کرد، زمانی که تازه جایزه بهترین کارگردانی اسکار را برای فیلم «مردم معمولی» برده بود. او در آن زمان می‌توانست هر کاری که دوست داشت با حرفه‌اش انجام دهد و این کاری بود که او انتخاب کرد؛ راه‌اندازی این جشنواره فیلم برای تشویق سینمای مستقل. اما وقتی به حرفه او نگاه کنید، می‌بینید در دهه ۱۹۷۰ زمانی که او بزرگترین ستاره سینما در کره زمین بود، چه ستاره سینمایی بود. هر سال صاحبان سینما در آمریکا به اینکه چه کسی بزرگترین ستاره سینما در کره زمین است رأی می‌دادند. آنها ۳ سال پشت سر هم در اواسط دهه ۷۰ رابرت ردفورد را انتخاب کردند.

ردفورد، «ناجی سینمای متفکر»

ونیتی فر عکسی از ردفورد را که در سال ۱۹۸۱ در مالیبو، کالیفرنیا گرفته شده است، به اشتراک گذاشته است. این عکس را آنی لیبوویتز افسانه‌ای عکاسی کرده است. این مجله این بازیگر را «ناجی سینمای متفکر با جشنواره فیلم ساندنس» توصیف کرده است.

با پیچیدگی خود یک ملت را به تصویر کشید

جردن مینتزر منتقد هالیوود ریپورتر هم نوشت: رابرت ردفورد، یک نماد آمریکایی که با زیبایی خود پرده سینما را خیره کرد و با پیچیدگی خود یک ملت را به تصویر کشید. ستاره فیلم‌های کلاسیکی مانند «همه مردان رئیس جمهور» و «سه روز کندور» در دورانی که با بدبینی و نزاع سیاسی مشخص شده بود، به شهرت رسید، که بهترین آثار او را هم به عنوان بازیگر و هم به عنوان کارگردان رقم زد. ممکن است ساده‌لوحی به نظر برسد که کار رابرت ردفورد، به چند صحنه مکالمه در چند فیلم محدود شود. اما اگر یک راه آسان برای تشخیص عظمت یکی از بزرگترین بازیگران هالیوود – و البته کارگردان، تهیه‌کننده و پدرخوانده سینمای مستقل مدرن از طریق مؤسسه ساندنس – وجود داشته باشد، فقط کافی است ببینید که او چگونه با تلفن رفتار می‌کرد.

بیایید با بازی بزرگ در فیلمی شروع کنیم که به راحتی می‌توان آن را یکی از بهترین فیلم‌هایی دانست که او در آن بازی کرده است: فیلم کلاسیک «همه مردان رئیس‌جمهور» ساخته آلن جی. پاکولا در مورد واترگیت در سال ۱۹۷۶، پروژه‌ای که ردفورد از ابتدا آن را پرورش داد، حق چاپ کتاب را به دست آورد و بر بخش زیادی از توسعه آن نظارت داشت. این بازیگر در نقش باب وودوارد خبرنگار واشنگتن پست، در مقابل داستین هافمن در نقش یک جوینده حقیقت آرام، خونسرد اما کاملاً بی‌رحم بازی کرد که به طور اتفاقی به داستانی برمی‌خورد که رهایش نمی‌کند و آن را تا زمانی که خود رئیس جمهور نیکسون را سرنگون کند، دنبال می‌کند.

در مهم‌ترین صحنه فیلم، وودوارد پشت میزش می‌نشیند، تلفن را برمی‌دارد و همانطور که هر روزنامه‌نگار خوبی باید انجام دهد، ماجرا را دنبال می‌کند. پاکولا این سکانس را در یک برداشت ۵ دقیقه‌ای با استفاده از لنز اسپلیت دیوپتر فیلمبرداری کرد، به طوری که وودوارد در پیش‌زمینه در فوکوس باقی ماند، در حالی که همکارانش در روزنامه «پست» در پس‌زمینه در فوکوس هستند و کنوانسیون ملی دموکرات‌ها در سال ۱۹۷۲ را از تلویزیون تماشا می‌کنند. دوربین به آرامی روی صورت ردفورد حرکت می‌کند، زیرا شخصیت او سرانجام سرنخ بزرگی را به دست می‌آورد که کل پرونده را حل می‌کند، تحقیقات واترگیت را فاش می‌کند و مسیر تاریخ آمریکا را تغییر می‌دهد.

و اینجاست که درخشش این بازیگر نمایان می‌شود. ردفورد، همانطور که همه بهترین بازیگران می‌دانند، فهمیده بود که یک اجرای عالی در سینما گاهی اوقات بیشتر به گوش دادن مربوط می‌شود تا صحبت کردن. این به نحوه دریافت اطلاعات و پردازش آن روی صفحه نمایش برای بینندگانی که با آنها همذات‌پنداری می‌کنند مربوط می‌شود. ردفورد هرگز شعاری نداشت، اما شعار «کمتر، بیشتر است» می‌توانست شعار خوبی باشد. نحوه استفاده او از چشمانش در آن صحنه، ثبت حقیقت همانطور که به آرامی آشکار می‌شود، بی‌نظیر است.

کمتر کسی انکار می‌کند که این بازیگر یکی از زیباترین مردانی است که تا به حال در سینما بازی کرده است. اما چیزی که ردفورد را خاص می‌کرد این بود که چگونه زیبایی او چیزی تاریک و مضطرب را در قلب به یاد ماندنی‌ترین شخصیت‌هایش پنهان می‌کرد؛ پیچیدگی‌ای که از دوران آشفته‌ای که او در آن به ستاره شدن رسید، از اواخر دهه ۱۹۶۰ تا اواسط دهه ۱۹۷۰، حکایت می‌کرد، دوره‌ای مملو از ناآرامی‌های سیاسی، ترورها و توطئه‌ها…

واکنش ستاره‌های هالیوود به درگذشت رابرت ردفورد

لس آنجلس که دیروز با خبر درگذشت رابرت ردفورد از خواب بیدار شد، بلافاصله به ادای احترام به وی پرداخت.

از جمله ستاره‌های هالیوود که به خانواده ردفورد ادای احترام کرده‌اند، می‌توان به ویلیام شاتنر، بازیگر فیلم «پیشتازان فضا» اشاره کرد. کلمن دومینگو، بازیگر فیلم‌های «سینگ سینگ» (۲۰۲۴) و «اگر خیابان بیل می‌توانست حرف بزند» (۲۰۱۸)، از ردفورد برای «تأثیر جاودانه‌اش که نسل‌ها احساس خواهد شد» تشکر کرد و جیمی لی کرتیس برنده جایزه اسکار در اینستاگرام نوشت: «یک زندگی! خانواده. هنر. دگرگونی. حمایت. خلق. میراث». پیرس مورگان هم او را «یکی از بزرگترین ستاره‌های سینما در تمام دوران» خواند.

مارتین اسکورسیزی که ردفورد در فیلمش «کوئیز شو» بازی کرده بود، گفت: باب یک هنرمند بی‌نظیر بود، چه جلوی دوربین و چه پشت دوربین … و با ساندنس چیزی غیرقابل جایگزین و ماندگار به دنیای سینمای آمریکا بخشید. دانستن اینکه دیگر او را نخواهم دید، مرا غمگین می‌کند و هرگز دوران همکاری‌ام با او را فراموش نخواهم کرد.

ایتان هاوک از او به عنوان «قهرمان نهایی سینمای مستقل، مدافع سرسخت داستان‌سرایی اصیل و طرفدار سرسخت محیط زیست» یاد کرد.

مورگان فریمن در اینستاگرام نوشت: افراد کمی هستند که قرار است برای همیشه با آنها ارتباط برقرار کنید. بعد از همکاری با رابرت ردفورد در فیلم «بروبیکر» در سال ۱۹۸۰، ما فوراً با هم دوست شدیم. همکاری دوباره با او در «یک زندگی ناتمام» رویایی بود که به حقیقت پیوست. روحت شاد، دوست من.

ساموئل ال جکسون نیز در اینستاگرام نوشت: همکاری با آقای ردفورد روی پرده سینما رویایی بود که به حقیقت پیوست. گاهی قهرمانان شما ناامیدتان نمی‌کنند و واقعاً به همان بزرگی هستند که تصور می‌کردید.

اسکارلت جوهانسون بازیگر فیلم «نجواگر اسب»، درامی به کارگردانی و بازی ردفورد، به دوران با هم بودنشان نگاهی انداخت. او گفت: او صبور، خونگرم و مهربان بود. باب به من آموخت که بازیگری چه می‌تواند باشد و از سخاوت و صبر او بود که الهام گرفتم تا امکانات این حرفه را دنبال کنم. همین سخاوت و عشق به هنر، الهام‌بخش باب برای خلق ساندنس بود، جایی که فیلمسازان از یکدیگر یاد می‌گیرند، به یکدیگر الهام می‌بخشند و استعدادهای یکدیگر را کشف می‌کنند. باب، از تو به خاطر باوری که به من داری و از لطف و راهنمایی‌ات متشکرم.

اکتاویا اسپنسر بازیگر، گفت: از بوچ کسیدی تا ساندنس، او هنر و کنشگری را به شیوه‌هایی که کمتر کسی انجام داده، در هم آمیخت. قدرت خاموش او در هر فریمی که کارگردانی کرد، در هر جشنواره‌ای که از آن حمایت کرد و در هر هنرمندی که تشویق کرد، زنده خواهد ماند.

مارک رافالو بازیگر هم چنین اظهار کرد: این همان چیزی است که یک قهرمان واقعی آمریکایی باید باشد؛ مردی که مردم را گرد هم آورد، همدلی را زیست و تمرین کرد و سازمان‌های خوب و مفیدی ایجاد کرد که زندگی مردم را بهتر کرد و هر کسی را که علاقه‌ای داشت، در بر گرفت.

دی کاپریو: متعهدی تزلزل ناپذیر در حفاظت از سیاره ما

لئوناردو دی‌کاپریو نیز ردفورد را به عنوان «بازیگر، کنشگر، طرفدار پرشور محیط زیست و قهرمان هنر» توصیف کرد و افزود: تعهد تزلزل‌ناپذیر او به حفاظت از سیاره ما و الهام بخشیدن به تغییر، با استعداد عظیم او مطابقت داشت. تأثیر او برای نسل‌های آینده ماندگار خواهد بود.

جین فوندا: از هر نظر انسان زیبایی بود

مرگ ردفورد به شدت برای جین فوندا تکان دهنده بود. جین فوندا بازیگر و دوست قدیمی که بارها با رابرت ردفورد جلوی دوربین رفته بود، گفت که پس از شنیدن خبر مرگ او «نمی‌تواند جلوی گریه‌اش را بگیرد». این ۲ در چندین فیلم از جمله «پابرهنه در پارک» محصول ۱۹۶۷ و «روح ما در شب» در سال ۲۰۱۷ در کنار یکدیگر بازی کردند.

فوندا در بیانیه‌ای گفت: امروز صبح وقتی خواندم که باب رفته است، خیلی متاثر شدم. نمی‌توانم جلوی گریه‌ام را بگیرم. او برای من خیلی معنی داشت و از هر نظر انسان زیبایی بود. او برای آمریکایی که باید برای آن بجنگیم، ایستادگی کرد.

باب وودوارد: روزنامه‌نگاری را بهتر از من می‌فهمید
باب وودوارد، خبرنگار افسانه‌ای، که رابرت ردفورد در فیلم «همه مردان رئیس‌جمهور» ۱۹۷۶ نقش او را بازی کرد، تنها چند هفته قبل از مرگش، این بازیگر را ستود. وودوارد، در کنار کارل برنشتاین، همکار واشنگتن پست، به کشف رسوایی واترگیت که در نهایت منجر به استعفای ریچارد نیکسون، رئیس‌جمهور ایالات متحده، در سال ۱۹۷۴ شد، کمک کردند. وی در یک پیام ویدیویی به مناسبت تولد ۸۹ سالگی ردفورد درست یک ماه پیش و در روز ۱۶ آگوست، گفت اصرار این ستاره برای تمرکز فیلم بر رابطه کاری بین دو روزنامه‌نگار، در تضمین موفقیت آن بسیار مهم بوده است. وودوارد در این کلیپ ویدیویی که ماه پیش در فیس‌بوک آپلود شد، گفت: از بین افراد زندگی من، شما تأثیری داشتید که نه فقط به عنوان یک دوست یا مربی، بلکه به عنوان یک راهنما، کسی که حرفه روزنامه‌نگاری را درک می‌کرد، بر من تأثیر گذاشتید.» بهتر از من…

وی افزود: روایت داستان واترگیت دستاورد شماست. معجزه روایت داستان‌ها کاری است که شما انجام می‌دهید.دوستت دارم و تولدت مبارک.

جیمز گان: آرام و بی‌تکلف و با ظرافتی همیشگی‌

جیمز گان نوشت: من با فیلم‌های ردفورد بزرگ شدم: با اجراهای آرام و بی‌تکلف و ظرافت همیشگی‌اش. او ستاره سینما بود و جایش بسیار خالی خواهد بود. روحت شاد، رابرت… وی با تمجید از «لطف همیشگی» این بازیگر ۱۰ فیلم برتر او را برشمرد. این نویسنده و کارگردان که بیشتر برای فیلم‌های ابرقهرمانی موفق از جمله بازسازی سوپرمن امسال و مجموعه «نگهبانان کهکشان» شناخته می‌شود، فهرستی از فیلم‌های مورد علاقه‌اش از ردفورد را منتشر کرد که شامل «نیش»، «بوچ کسیدی و ساندنس کید»، «کاندیدا»، «پابرهنه در پارک» و «طبیعی» می‌شود.

موسسه ساندنس به ردفورد ادای احترام کرد
موسسه ساندنس که در سال ۱۹۸۱ توسط رابرت ردفورد تأسیس شد، به این بازیگر ادای احترام کرد. این سازمان غیرانتفاعی که از فیلمسازان مستقل حمایت می‌کند و بزرگترین جشنواره فیلم مستقل آمریکاست، اعلام کرد: ما از فقدان بنیانگذار و دوستمان رابرت ردفورد عمیقاً متاسفیم. دیدگاه باب درباره فضا و بستری برای صداهای مستقل، جنبشی را آغاز کرد که بیش از ۴ دهه بعد، الهام‌بخش نسل‌هایی از هنرمندان بوده و سینما را در آمریکا و سراسر جهان از نو تعریف کرده است. فراتر از سهم عظیم او در فرهنگ، جای خالی سخاوت، شفافیت هدف، کنجکاوی، روحیه سرکش و عشق او به فرآیند خلاقیت را احساس خواهیم کرد.

آنتونیو باندراس: ردفورد یک نماد به تمام معنا
آنتونیو باندراس، رابرت ردفورد را «نماد سینما به تمام معنا» توصیف کرد. او نوشت: استعداد او برای همیشه ما را تحت تأثیر قرار خواهد داد، از میان قاب‌ها و در حافظه ما خواهد درخشید. روحت شاد.

ردفورد یوتا را به خانه داستان‌سرایی بدل کرد

اسپنسر کاکس فرماندار یوتا، ایالتی که رابرت ردفورد در آن زندگی و جشنواره فیلم ساندنس را برگزار می‌کرد، گفت: این اسطوره هالیوود مناظر ما را گرامی داشت و میراثی ساخت که یوتا را به خانه‌ای برای داستان‌سرایی و خلاقیت بدل کرد. او از طریق ساندنس و فداکاری‌اش برای حفاظت از محیط زیست، یوتا را با جهان به اشتراک گذاشت.

هیلاری کلینتون: ردفورد یک «نماد واقعی آمریکایی» است

هیلاری کلینتون هم گفت که همیشه ردفورد را هم برای حرفه سینمایی‌اش و هم برای حمایت از ارزش‌های مترقی مانند حفاظت از محیط زیست و دسترسی به هنر تحسین می‌کرد. وی بیان کرد: او فرصت‌هایی را برای نسل‌های جدید فعالان و فیلمسازان ایجاد می‌کرد و یک نماد واقعی آمریکایی بود.

استیون کینگ به ردفورد ادای احترام کرد

استیون کینگ، نویسنده مشهور ژانر وحشت، به رابرت ردفورد ادای احترام کرد و از او به عنوان کسی یاد کرد که بخشی از هالیوود جدید و هیجان‌انگیز در دهه‌های ۷۰ و ۸۰ بود.

مریل استریپ: یکی از شیرها درگذشت

مریل استریپ که در فیلم‌های «خارج از آفریقا» و «شیرها برای بره‌ها» در مقابل ردفورد بازی کرده، نوشت: یکی از شیرها درگذشته است. روحت شاد دوست عزیزم.

ران هاوارد: ردفورد تحول‌ساز هنری بود

ران هاوارد، کارگردان مشهور هالیوود از رابرت ردفورد به عنوان یک چهره فرهنگی فوق‌العاده تأثیرگذار یاد کرد و برای انتخاب‌های خلاقانه‌اش به عنوان بازیگر / تهیه‌کننده / کارگردان و برای راه‌اندازی جشنواره فیلم ساندنس که جنبش فیلم مستقل آمریکا را به شدت تقویت کرد، تشکر کرد. وی او را به عنوان «تغییر دهنده بازی هنری» ستود.

ترامپ: ردفورد عالی بود – او جذاب‌ترین بود

پیش از سفر رسمی ترامپ به بریتانیا، از وی درباره رابرت ردفورد سوال شد. ترامپ در پاسخ به خبر درگذشت او در خانه و کنار خانواده‌اش گفت: خب، فکر می‌کنم این یک راه خوب برای رفتن است. رابرت ردفورد عالی بود. او سال‌های زیادی را پشت سر گذاشت که در آن هیچ‌کس بهتر از او نبود.

ترامپ در پاسخ به سوالی درباره فیلم مورد علاقه‌اش از ردفورد گفت: او هفت هشت فیلم عالی ساخت. دوره‌ای بود که او جذاب‌ترین بود.

ردفورد پیش از این از ترامپ انتقاد کرده بود و دولت اول او را به «سلطنت در لباس مبدل» تشبیه کرده بود.

باربارا استرایسند: یکی از بهترین بازیگران تاریخ بود

باربارا استرایسند در اینستاگرام خاطرات دوران همکاری خود با ردفورد در هنگام ساخت فیلم موفق ۱۹۷۳ را مرور کرد. او نوشت: هر روز در صحنه فیلمبرداری «آنطور که بودیم» هیجان‌انگیز و شادی خالص بود. ما کاملاً متضاد بودیم؛ او از دنیای اسب‌ها بود که من به آنها حساسیت داشتم! با این حال، ما همچنان سعی می‌کردیم درباره یکدیگر بیشتر بدانیم، درست مثل شخصیت‌های فیلم. باب کاریزماتیک، باهوش، پرشور، همیشه جالب بود و یکی از بهترین بازیگران تاریخ. آخرین باری که او را دیدم، وقتی برای ناهار آمد، درباره هنر صحبت کردیم و تصمیم گرفتیم اولین نقاشی‌هایمان را برای هم بفرستیم. او بی‌نظیر بود و من بسیار سپاسگزارم که فرصت همکاری با او را داشتم.

فیلم درام عاشقانه «آنطور که بودیم» با آهنگ تم استرایسند که به یک موفقیت انتقادی و تجاری تبدیل شد و نامزد جایزه اسکار نیز شد، یک موفقیت بزرگ بود.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا