فیلم نماینده فلسطین در اسکار چگونه ساخته شد؟

آن ماری جاسر در افتتاحیه فیلم «فلسطین ۳۶» در تورنتو از این فیلم به عنوان تصویرگر یکی از مهمترین لحظات تاریخ برای خودش به عنوان یک فلسطینی یاد کرد.
به گزارش هیرکان هنر به نقل از ورایتی، آن ماری جاسر کارگردان فلسطینی، همزمان با اولین نمایش جهانی فیلم جدید خود «فلسطین ۳۶» در جشنواره بینالمللی فیلم تورنتو (TIFF)، درباره این فیلم صحبت کرد. درام تاریخی «فلسطین ۳۶» که نماینده فلسطین در رقابت اسکار بینالمللی ۲۰۲۶ است، چهارمین فیلم بلند این کارگردان و محصول مشترک فلسطین، بریتانیا، فرانسه، دانمارک، قطر، عربستان سعودی و اردن است که هیام عباس و جرمی آیرونز در آن بازی میکنند.
ماجرای این فیلم در سال ۱۹۳۶ اتفاق میافتد و به منطقهای ناآرام میپردازد که در آن تعداد فزایندهای از مهاجران یهودی از موج یهودستیزی در اروپا فرار میکنند تا خانههای جدیدی در منطقه پیدا کنند، در حالی که جمعیت فلسطینی در بزرگترین و طولانیترین قیام علیه حکومت ۳۰ ساله بریتانیا متحد میشوند. کشاورزان فلسطینی، ساکنان شهر، انقلابیون و افسران بریتانیایی شخصیتهای اصلی این فیلم را تشکیل میدهند تا خطرات انسانی در حال وقوع در آن مقطع را به تصویر بکشند.
این فیلم اولین نمایش جهانی خود را ۵ سپتامبر در جشنواره بینالمللی فیلم تورنتو تجربه کرد. شرکت واترملون پیکچرز حقوق آمریکای شمالی را به دست آورده و کمپانیهای فرانسوی «MK۲» و «لاکی نامبر» به طور مشترک حقوق بینالمللی فیلم را در اختیار دارند.
آن ماری جاسر در گفتگویی درباره فیلم چنین صحبت کرد:
*آیا این فیلم دیدگاه جدیدی از قیام فلسطینیان علیه قیمومیت بریتانیا ارائه میکند؟
بله همین طور است. این برای من هم مطرح بود که چرا این داستان پیش از این بررسی نشده است؟ این یکی از محوریترین لحظات تاریخ ما فلسطینیان است و صحنه را برای همه چیز، کاملاً هر چیزی که پس از آن میآید، آماده میکند.
*چگونه برای چنین تولید عظیمی آماده شدید؟
در سطح عملی، ما پیشتولید را ۱۰ ماه قبل از فیلمبرداری شروع کردیم، در حالی که به شکل معمول پیشتولید رسمی را ۳ ماه پیش از فیلمبرداری شروع میکنیم، اما از آنجا که وسعت این کار بسیار زیاد و بزرگترین فیلمی بود که هر یک از ما تا به حال در آن کار کرده بودیم، میخواستیم کار را درست انجام دهیم. ماهها در لوکیشن، آمادهسازی، ساخت، کاشت محصولات کشاورزی و گلدوزی لباسها وقت صرف کردیم. ما یک روستای کامل در کرانه باختری را بازسازی کردیم، خودروهای قدیمی ارتش بریتانیا را در یک آهنگری در نابلس ساختیم چون تک تک جزئیات ضروری بودند.
از نظر کارگردانی خودم، روال کار مثل همیشه بود، اما وسعت کار بسیار زیاد بود. بازیگران بیشتر بودند، لوکیشنهای بیشتر، پول بیشتر، همه چیز بیشتر بود. من از هر یک از بازیگران خواستم که برای نقشهای خود آماده شوند؛ از آموزش اسبسواری، آموزش رقص، نانپزی سنتی، آموزش لهجه و آموزش تایپ. حتی سربازان سیاهیلشکر بریتانیایی در اردوگاه آموزشی نظامی شرکت کردند.
*و در نهایت به یک ظاهر بسیار اصیل دست یافتید.
اصالت برای من مهم است. میخواستم از هر نظر به آن دوره وفادار باشم، در عین حال از آزادی سینما و خلاقیت لذت ببرم. همکاری هنری با تیم بخش بزرگی از کار است. نایل کنج طراح تولید من و تیمش و هلال جبارین مسئول لوازم صحنه، همگی فلسطینی هستند و عمیقاً درگیر دنیای بصری ما، ظاهر ما، لباس ما، خاستگاه ما و کل تاریخ ما هستند.
ابتدا، بزرگترین مشکلات حول این واقعیت میچرخید که ما مجبور بودیم همه چیز را بسازیم یا خلق کنیم … مشکل اصلی دیگر این بود که ما به روستایی برای فیلمبرداری نیاز داشتیم. از آنجا که ۵۵۰ روستای ما پس از سال ۱۹۴۸ تخریب شدند، پیدا کردن این مکان کار آسانی نبود. مدیر لوکیشن ما سرانجام روستایی را پیدا کرد که هنوز تا حدی در کرانه باختری پابرجاست. ما روستا را مرمت و بازسازی کردیم و همچنین مجبور شدیم مزارع محصولات کشاورزی شامل تنباکو و پنبه و همه چیزهای دیگری را که فلسطینیها قبلاً کشت میکردند، بکاریم.
*و اما مشکلات غیرمنتظره چطور؟
ابتدا، کل فیلم برای فیلمبرداری در فلسطین آماده شده بود و قرار بود بخش زیادی از آن در بیت لحم، شهر من گرفته شود. اولین روز فیلمبرداری ما برای ۱۴ اکتبر ۲۰۲۳ برنامهریزی شده بود. وقتی همه چیز از هم پاشید و نسلکشی آغاز شد، خود را در موقعیت جدیدی یافتیم. موقعیتی که هرگز تصور نمیکردیم در آن قرار بگیریم. ما ویران شده بودیم، اما میدانستیم تنها کاری که باید انجام دهیم این است که ادامه دهیم.
اردن خانه جدیدی برای تولید و پشتیبانی شد و ما مجبور شدیم همه چیز را از صفر شروع کنیم. فیلمبرداری در بسیاری از لوکیشنهای فلسطین غیرممکن شد و ما آنها را در اردن فیلمبرداری کردیم. با گذشت زمان و بدتر شدن اوضاع، فرصتهایی برای فیلمبرداری در یونان، مالت، مراکش یا قبرس به ما ارائه شد. اصالت هنوز برای من در اولویت بود و در آن مقطع حتی بیش از پیش مهمتر به نظر میرسید. ما مجبور بودیم این فیلم را در سرزمینی که درباره آن است، با مردمی که درباره آن است، فیلمبرداری کنیم. نمیتوانستم تصور کنم که این کار را بدون جامعه خودم انجام دهم و نمیخواستم در زمانی که مردم ما برای وجود خود مبارزه میکنند، یک فیلمساز تبعیدی شوم. بازگشت به فلسطین برای اتمام فیلم یک پیروزی تلخ و شیرین بود.