نیش قلم بر پیکر رانتخواری؛ جسارت نویسنده «دل و دریا» ستودنی است

به گزارش هیرکان هنر به نقل از فرهنگ آفرینان، نشست نقد و بررسی داستان «دل و دریا» با حضور استاد یوسفعلی میرشکاک و محمدحسن شاهنگی، نویسنده کتاب، در خانه اندیشمندان علوم انسانی و با مشارکت گروه ادبیات اندیشه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار گردید.
در ابتدای این نشست یوسفعلی میرشکاک، گفت: ادبیات متعهد و معناگرا گمشده روزگار ماست و باید از هر چه محافظهکارینویسی است، پرهیز کرد. ادبیات از مسائل اصیل سخن میگوید و از آنهایی حرف میزند که تفننی نیستند. بسیاری از شاعران فارسیگوی ما حکیم بودهاند، عرفان خواندهاند و اشعارشان از سر حکمت و معرفت است. نویسندگان متون منثور هم کم و بیش همین وضعیت را داشتهاند؛ اما هر چه به دوران اکنون نزدیک میشویم، اصالت نویسنده با تردیدهای جدی روبهرو میشود. رماننویسان عصر ما به سراغ جاذبههای شکمی و زیر شکمی میروند و از مغز و قلب آدمی غفلت میکنند، از معنویت فاصله میگیرند و به سراغ لذت میروند، چون نگاهشان به هنر و ادبیات و به طور خاص رمان، ابزاری صرف است و لاغیر و آن را در خدمت لذترساندن بیشتر به انسان تلقی میکنند. رمان میتواند آگاهیبخشی کند و نظر و منظر انسان را ترقی دهد. رمان اتلاف وقت نیست، اشتراک اندیشه نویسنده با مخاطب است، پس میتوان گفت همواره دیالوگی بین نویسنده و خواننده در جریان است. کمتر رمانی را میتوانید بیابید که جهانبینی نداشته باشد. البته هر چه شخصیتپردازیها بیشتر و متنوعتر صورت گیرد، اصل ماجرا و پیام داستان در محاق قرار میگیرد و کمرنگتر میشود. پرداختن به فضا و صحنه در خدمت ظاهر رمان است و همه اینها به نوعی پوسته ماجراست؛ نباید در سطح متوقف شد، باید به کنه ماجرا نفوذ کرد و معنی قصه را دریافت کرد. نباید اصل را فدای فرع نمود. اگر چنین کاری کنیم، دچار نگاههای خطرناک فرمالیستی شدهایم. در سینما همین وضع را خواهیم داشت، در هنرهای دیگر هم همین دام پهن میشود و باید هوشیار بود.