حمایت از حقوق فرهنگی کودکان؛ از قانون تا واقعیت

ضروری است که سیاستگذاران، حقوقدانان، متخصصان فرهنگی و روانشناسان با رویکردی بینبخشی و مبتنی بر شواهد علمی، نسبت به تدوین و اجرای برنامههای ملی و منطقهای در حمایت از حقوق فرهنگی کودکان اقدام کنند
به گزارش هیرکان هنر به نقل از ایرنا، در پهنه گسترده حقوق کودک، «حقوق فرهنگی» نهتنها یک حق، بلکه زیربنای هویتی و روانی کودک است. این حقوق، شامل دسترسی به آموزش، هنر، زبان مادری، میراث فرهنگی و آزادی مشارکت در زندگی فرهنگی میشود.
حقوق فرهنگی کودکان، به عنوان یکی از ارکان اساسی تحقق توسعه همهجانبه و هویتساز آنان، در اسناد بینالمللی از جمله کنوانسیون حقوق کودک بهصراحت به رسمیت شناخته شده است
مطابق با ماده ۳۱ کنوانسیون حقوق کودک، دولتها موظفاند به کودکان امکان دسترسی به فرهنگ، بازی، هنر و تفریحات سازنده را فراهم کنند، اما این ماده در عمل و در سیاستهای کلان بسیاری از کشورها از جمله کشور عزیزمان ایران بهطور کامل متبلور نشده است. کودکان، بهعنوان شهروندان آینده هر جامعه، نیازمند فضایی هستند که در آن فرهنگ، خلاقیت و هویتشان حفظ و ارتقاء یابد. در عین حال، جهان امروز با چالشهای متعددی چون جهانیشدن، مهاجرت، بحرانهای فرهنگی و اقتصادی و تحولات دیجیتال مواجه است که بر شکلگیری فرهنگی کودکان اثر مستقیم میگذارد.
در چنین شرایطی، فقدان سیاستهای یکپارچه، منسجم و پایدار که بتواند ضمن پاسداشت حقوق فرهنگی، سازوکارهای اجرایی مشخص و موثری ارائه دهد، به یک معضل ساختاری تبدیل شده است. حقوق فرهنگی کودکان، به عنوان یکی از ارکان اساسی تحقق توسعه همهجانبه و هویتساز آنان، در اسناد بینالمللی از جمله کنوانسیون حقوق کودک بهصراحت به رسمیت شناخته شده است.
ماده ۳۱ این کنوانسیون تاکید میکند که کودکان باید به مشارکت آزادانه در زندگی فرهنگی، هنر، تفریح و آموزش دسترسی داشته باشند. این حقوق نه تنها در راستای حفظ هویت فردی و جمعی کودکان اهمیت دارد، بلکه نقش کلیدی در تقویت سلامت روان، توانمندسازی اجتماعی و تضمین حقوق بنیادین آنان ایفا میکند.
مهمترین سند، کنوانسیون حقوق کودک سازمان ملل است
با این حال، بررسیهای متعدد نشان میدهد که در سطح ملی و بینالمللی، خلاهای عمیقی در تدوین و اجرای سیاستهای جامع و پایدار برای حمایت از حقوق فرهنگی کودکان وجود دارد. در ایران، این معضل تشدید شده است؛ جایی که با وجود ظرفیتهای عظیم فرهنگی و تنوع زبانی و قومی، فقدان برنامههای راهبردی و نهادهای هماهنگکننده، زمینه محرومیت گسترده کودکان از دسترسی به فرصتهای فرهنگی را فراهم ساخته است. این وضعیت نه تنها ناقض تعهدات حقوقی بینالمللی ایران است، بلکه تهدیدی جدی برای حفظ هویت و سلامت روان کودکان به شمار میآید و پیامدهای بلندمدتی بر انسجام اجتماعی و توسعه پایدار خواهد داشت.
در سطح ملی و بینالمللی، خلاهای عمیقی در تدوین و اجرای سیاستهای جامع و پایدار برای حمایت از حقوق فرهنگی کودکان وجود دارد
لذا، بازشناسی و تحلیل ابعاد مختلف این خلاها، همراه با ارائه راهکارهای عملی و مبتنی بر شواهد، ضرورتی اجتنابناپذیر است. مهمترین سند بینالمللی حقوق کودک، کنوانسیون حقوق کودک سازمان ملل است که حقوق فرهنگی کودکان را به رسمیت شناخته است. علاوه بر آن، اسناد بینالمللی دیگری مانند اعلامیه جهانی حقوق بشر، منشور جهانی آموزش و فرهنگ، و اسناد یونسکو، بر اهمیت حمایت از حقوق فرهنگی کودکان تاکید دارند. این چارچوبها، دولتها را ملزم به تضمین دسترسی برابر کودکان به منابع فرهنگی، آموزش باکیفیت، و محافظت از زبان و هویت فرهنگیشان میکنند. با این حال، حتی در کشورهایی که این کنوانسیونها را تصویب کردهاند، اجرا و سیاستگذاری در این حوزه اغلب ناقص، پراکنده و بدون برنامهریزی درازمدت است.
گزارش یونیسف (مصوب ۲۰۲۳) نشان میدهد که در بیش از ۴۰ درصد کشورهای عضو، کودکان بهدلیل فقر، تبعیض جنسیتی، یا تعلق به اقلیتهای فرهنگی، دسترسی محدود به فرصتهای فرهنگی و آموزشی دارند. این نابرابریها خود دال بر ضعف سیاستهای کلان و نقض حقوق فرهنگی کودکان است. حقوق فرهنگی کودکان در پیوندی عمیق با سلامت روان و رشد هویتی آنان است. روانشناسان معتقدند که امکان تجربه و مشارکت در فرهنگ، نقش کلیدی در شکلگیری هویت پایدار و اعتماد به نفس کودکان دارد. فقدان دسترسی به این حقوق میتواند به احساس بیهویتی، انزوا و حتی آسیبهای روانی منجر شود. مطالعات علمی نشان میدهد که کودکان و نوجوانانی که در محیطهای فرهنگی غنیتر بزرگ میشوند، توانمندیهای خلاقانه، اجتماعی و تحصیلی بالاتری دارند (سازمان جهانی بهداشت، ۲۰۲۴). این یافتهها بر اهمیت وجود سیاستهای پایدار و متمرکز برای ارتقاء حقوق فرهنگی کودکان صحه میگذارند.
چالشها و خلاهای سیاستگذاری در این موضوع مهم چیست؟
عدم هماهنگی بین بخشی: نهادهای فرهنگی، آموزشی، بهداشتی و رفاهی در ایران و بسیاری از کشورها فاقد هماهنگی لازم برای تدوین و اجرای برنامههای جامع در حمایت از حقوق فرهنگی کودکان هستند.
نبود برنامههای بلندمدت، سندهای راهبردی و بودجهبندی اختصاصی برای ارتقاء حقوق فرهنگی کودکان از مهمترین موانع است
فقدان سند ملی یا استراتژی مشخص: نبود برنامههای بلندمدت، سندهای راهبردی و بودجهبندی اختصاصی برای ارتقاء حقوق فرهنگی کودکان از مهمترین موانع است.
تاثیر منفی فناوری و جهانیشدن: سرعت تغییرات فرهنگی ناشی از فناوریهای نوین و فشارهای جهانیشدن، بدون سیاستهای حمایتی، به فراموشی هویت فرهنگی کودکان میانجامد.
محرومیت اقلیتها و کودکان آسیبپذیر: اغلب تبعیضهای فرهنگی، اقتصادی و جغرافیایی باعث شده گروههای خاصی از کودکان نتوانند از حقوق فرهنگی خود بهرهمند شوند.
راهکارها و پیشنهادات چه میتواند باشد؟
تدوین سیاستهای ملی و بومی: تهیه و تصویب سند ملی حقوق فرهنگی کودکان که با مشارکت نخبگان فرهنگی، حقوقدانان و روانشناسان طراحی شود.
ایجاد نهاد هماهنگکننده: تشکیل یک نهاد مستقل با ماموریت هماهنگی و نظارت بر اجرای حقوق فرهنگی کودکان.
آموزش و ارتقاء آگاهی: آموزش والدین، مربیان و کودکان درباره اهمیت حقوق فرهنگی و ابزارهای حفظ هویت.
نظارت بر اثرات فناوری: تدوین مقررات حمایتگرانه در مقابل تأثیرات مخرب فناوریهای دیجیتال بر فرهنگ کودکان.
با بررسی دقیق اسناد بینالمللی، گزارشهای سازمانهای معتبر جهانی و وضعیت داخلی کشور عزیزمان ایران، روشن میشود که حقوق فرهنگی کودکان همچنان در حوزهای آسیبپذیر و کمتوجه باقی مانده است. فقدان سیاستهای جامع، منسجم و مبتنی بر استراتژیهای پایدار، نه تنها مانع تحقق کامل این حقوق شده، بلکه به تبعیضهای فرهنگی، اقتصادی و جغرافیایی دامن زده است. از نگاه روانشناسی و جامعهشناسی، محرومیت از حقوق فرهنگی بهطور مستقیم سلامت روان و رشد هویت کودکان را به مخاطره میاندازد و پیامدهای منفی آن در سطح فردی و اجتماعی نمود پیدا میکند.
بنابراین، ضروری است که سیاستگذاران، حقوقدانان، متخصصان فرهنگی و روانشناسان با رویکردی بینبخشی و مبتنی بر شواهد علمی، نسبت به تدوین و اجرای برنامههای ملی و منطقهای در حمایت از حقوق فرهنگی کودکان اقدام کنند. ایجاد نهادهای هماهنگکننده، تامین بودجه اختصاصی، آموزش و ارتقاء آگاهی عمومی، و اتخاذ تدابیر حمایتی در برابر تهدیدات فرهنگی ناشی از فناوریهای نوین و جهانیشدن، باید در راس اولویتها قرار گیرد. تنها از طریق چنین رویکردی است که میتوان امید داشت کودکان امروز، هویت فرهنگی غنی و سلامت روانی پایدار را برای ساختن آیندهای پویا و عادلانه داشته باشند؛ آیندهای که در آن حقوق فرهنگی نه صرفاً یک شعار، بلکه واقعیتی ملموس و پایدار باشد.
این یادداشت را بر اساس جدیدترین کتاب خود با موضوّع «زنده باد حقوق کودکان» نوشته شده است.
*حقوقدان، مدرس دانشگاه و پژوهشگر حقوق بینالملل کودکان